کد مطلب:225640 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:199

به شیر آمدن سینه ی یک مرد، به معجزه ی امام رضا
مرحوم علی اكبر مروج (ره) از یكی از كشاورزان روستای طرق - در دو فرسخی مشهد مقدس - نقل می كند: زوجه ام پس از وضع حمل از دنیا رفت، و طفل كوچك شیرخواری از او باقی ماند. من به ناچار چند روزی آن طفل را پیش زن های همسایه می بردم، و آنها او را شیر می دادند. تا اینكه، دیگر مضایقه كردند و او را نپذیرفتند.

آن طفل یتیم زبان بسته، از اول شب تا طلیعه ی صبح گریه می كرد، و آرام و قرار



[ صفحه 69]



نداشت. مرا نیز پریشان و بی قرار كرده بود؛ به حدی كه، چند مرتبه خواستم او را بكشم، و خود را از شر او راحت نمایم، ولی باز حوصله كردم و صبر نمودم. به هر حال، چون صبح شد، خواستم برای زرع و كشت خود به صحرا بروم. طفل را هم با خود برداشتم، به قصد اینكه چون به كنار چاهی برسم، او را در چاه بیندازم و خودم را راحت كنم. پس به كنار چاهی رسیدم. از همان جا ناگهان چشمم به گنبد مطهر و نورانی حضرت رضا علیه السلام افتاد! بی اختیار، حال گریه به من دست داد! دلم شكست! با همان دل شكسته خدمت آن حضرت چنین عرض كردم: «ای امام غریب، و ای چاره ساز بیچارگان!» رحمی به حال این طفل بی گناه بفرما، و مپسند كه من مرتكب قتل این طفل مظلوم شوم!» این درد دل خود را، با حال خوشی خدمت آن حضرت عرض كردم. سپس طفل را سر آن چاه گذاشتم، و به مزرعه رفتم. پس از ساعتی، متوجه شدم كه سینه ام خارش زیادی دارد. چون نگاه كردم، دیدم شیر از پستانم می ریزد! فورا خودم را به آن چاه رساندم. دیدم آن طفل بی مادر، آنقدر گریه كرده، كه از شدت گرسنگی به حال ضعف افتاده، و نزدیك است تلف شود. پس فورا او را برداشته، و پستان خود را كه به شیر آمده بود، به دهانش گذاشتم. طفل گرسنه هم شروع به مكیدن و شیرخوردن نمود، تا سیر شد و به خواب رفت؛ من هم دنبال كار خودم رفتم. هرگاه آن طفل بیدار می شد و گرسنه می گشت، شیر در پستان من هیجان می كرد. من نیز به او شیر می دادم، تا سیر می شد. این روال ادامه داشت، تا ایام شیرخوارگی طفل به پایان رسید، و او را از شیر گرفتم. از آن پس، به قدرت الهی و معجزه ی امام رضا علیه السلام، شیر در پستانم به خشكی گرایید. این عنایت خاص و معجزه ی سلطان غریبان، مرا از فلاكت و حیرانی نجات داد [1] .

«صلی الله علیك یا سلطان ابوالحسن علی بن موسی الرضا روحی فداك»



[ صفحه 70]




[1] علي اكبر مروج، كرامات رضويه، چاپ پنجم.